فاطمه ای دیگر..., و پاسخ به یک شبهه!
سلام
این وبلاگ خاص شهداست و کاملا یک وبلاگ تخصصی است اما من میخوام این بار درباره مادر یک شهید بنویسم.شهیدی که نمونه شجاعت و غیرت بود!شهیدی که تا آخرین نفس پای امام و پیشوایش حسین بن علی(علیه السلام) ایستاد و در این راه از دست و سر و جان خود گذشت تا امامش تنها نماند!شجاعانه ایستاد تا از حریم آل الله دفاع کند.کسی که در عظمتش همین بس که دروصفش گفته اند:حسین(علیه السلام)کوه صبراست! داغ عباس(علیه السلام) این کوه رو شکست!…
اکنون از تو مینویسم ای شیرزن بی نظیر طایفه «بنی کلاب»، مادر فرزندان حماسه، همسر مولا! زاده های رشادت تو، در کربلا شور می آفریدند و در خون می غلطیدند؛ اما تو رو به سمت واقعه های پربلا، استوار ایستاده بودی تا توانمندترین کوه را به زانو درآوری! همه تو را مادر قمر بنی هاشم می شناسند امامن تورا مادر حسین(علیه السلام)!مادر زینب(سلام الله علیها)! دامانت، خوابگاه روزهای تنهایی زینب بود. دست هایت، بوی حسنین را می دهد، و خاک مرقدت اکنون، قدمگاه عاشقان شده است!
تو اما فاطمه ای دیگر بودی که با تمام دلاوری ات، در قاب های عاطفه نیز خوش درخشیده ای. و چگونه درک کنم معرفت عظیمتان را که گفتید مرا ام البنین بخوانید!
تو ای مادر زیباترین قمردنیا!تو ای مادر شجاع ترین پسران دنیا!تو ای همسر مولا!چگونه میتوان تاب آورد یاوه گویی نادانانی را که که تو را خواهر فاسد ترین فرد عالم،کثیف ترین و حیوان صفت ترین انسان دنیامیخوانند.کسی که خود اعتراف به این کرده که هیچ گاه خدارا باعقیده راسخ عبادت نکرده و در پلیدی اش همین بس که با معرفت به جد امام مظلوممان حسین(علیه السلام)این سلاله عطرت و طهارت،این چنین سر از بدن نواده رسول الله جدامیکند و بر اهل بیت او ظلم!نمی تواند با شماو خاندان بزرگتان ارتباطی داشته باشد؟!
از دیرباز، شبهات بسیاری به اصل قیام عاشوراء و برخی مسائل تاریخی آن گرفته میشد که به احسن وجه توسّط علمای شیعه پاسخ داد شده است.
اخیراً برخی از جاهلان مغرض نیز شمر بن ذی الجوشن قاتل حضرت اباعبد الله الحسین(علیهالسلام) را برادر حضرت امّالبنین، همسر دوم حضرت امیرالمؤمنین و مادر حضرت اباالفضل العباس(سلام الله علیه) دانستهاند. قصد ایشان از این دروغ پراکنیها، خانوادگی جلوه دادن قیام بزرگ آن حضرت بوده است.
امّا منشأ این افتراء کلماتی است که تاریخ نگاران از قول شمر بن ذی الجوشن در شب عاشوراء نقل میکنند. در آن شب، شمر همراه امان نامهای به نزدیک خیمه حضرت اباالفضل العباس آمد و ایشان را با این عبارت صدا زد:
«ای فرزند خواهر من! شما را امان دادم؛ خود را به کشتن ندهید و چنگ بر طاعت امیرمومنان یزید بزنید»1
امّا جواب این شبهه:
شمر بن ذی الجوشن و مادر حضرت عباس، هر دو از نسل «کلاب» میباشند. هر کدام با چند واسطه به «کلاب» میرسند. «کلاب» یازده پسر دارد. نام یکی از آنان «کعب» و نام دیگری «ضباب» است. حضرت ام البنین از نسل «کعب» و شمر، از نسل «ضِباب» است.
نسب ام البنین: ام البنین بنت حزام بن خالد بن ربیعه بن وحید بن کعب بن کلاب.
نسب شمر: شمر بن ذیالجوشن (جمیل) بن اعور (عمرو) بن ضِباب (معاویه) بن کلاب. حضرت عباس نوة دختری کلاب و شمر نوه پسری کلاب است. [2]
محمد بن اشعث نیز از همین حربه برای فریب حضرت مسلم استفاده کرد و به ایشان گفت:
«نترس این قوم پسران عم تو هستند» (یعنی ابن زیاد و تابعان او)
در حالیکه مسلم هیچ قرابتی با ابن زیاد و یاران او نداشت.
نتیجه اینکه: حضرت امّ البنین هیچ نسبت فامیلی نزدیکی با شمر بن ذی الجوشن(لعنه الله) نداشته است و با این سخن فریبکارانه خود میخواسته حضرت ابالفضل العباس را که مهمترین حامی اباعبدالله بود، به سمت خود جلب کند! حضرت عبّاس نیز جواب دندان شکنی به او داد و فرمود:
«دستهای تو شل باشد و قطع شود و خدا امان تو را لعنت کند، ای دشمن خدا! ما را امر میکنی بر اینکه برادر و سید خود امام حسین(علیه السلام) را رها کنیم و به زیر طاعت ملاعین فرزند ملاعین داخل شویم…». [3]
منبع:به قلم بنده حقیر«فاطمه بهیار»هدیه به روح پر فتوح این مادر دلسوز و فداکار…
[1]. سید بن طاوس اللهوف ص 87- علامه مجلسی جلا العیون ص 570.
[2]. مقتل الحسین ، ص 209 ،سید عبد الرزق موسوی مقرم ، قم ،منشورات دار الثقافه والنشر ، نقل از جمهره انساب العرب، 270، 265 ـ 261.
[3]. سید بن طاوس اللهوف ص 87- علامه مجلسی جلا العیون ص 570.