شهادت، اوج تعالی انسان
انتخاب آگاهانه شهادت
شهادت، فناشدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت، مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و به خاطر هدفی مقدّس و به تعبیر قرآن: «فی سبیل اللّه» انتخاب می کند.
از عبارت فوق چنین نتیجه می گیریم، که هر مرگی نمی تواند شهادت باشد. : اولاً، باید این مرگ با کشته شدن باشد و ثانیاً، این کشته شدن هم دو شرط اساسی دارد تا شهادت بر آن اطلاق گردد:
1. آگاهانه باشد. 2. فی سبیل اللّه باشد.
آگاهانه بودن به این معنا است که انسان خود با بصیرت، انتخابگر این نوع مرگ باشد. و شرط آگاهانه بودن آن است، شهید، حقّ و باطل زمان خود را بشناسد و در زیر لواء حق، در رکاب «امام زمان» خود علیه باطل بجنگد.
قید «فی سبیل اللّه» اشاره به جهت و هدف شهید، در جنگ علیه کفّار و مشرکین دارد. و بیانگر این معنا است که، جنگی دارای ارزش است که، هیچ هدفی جز «اللّه» در آن نباشد.کلمه شهید در لغت به معنای «گواه» است و در اصطلاح به کسی که در راه خدا کشته شده باشد اطلاق می گردد. در اینکه چرا به کشته شده در «راه خدا» شهید می گویند، وجوه مختلفی بیان گردیده است در کتاب «لسان العرب المحیط» آمده است:
به کشته در راه خدا شهید می گویند:
1. برای اینکه، ملائکه رحمت، شاهد او هستند که در این صورت شهید، به معنای مشهود است.
2. برای اینکه خدا و فرشتگان الهی، شاهدان او در بهشت اند.
3. برای اینکه در روز قیامت، او به همراه پیامبر، از ملّت های گذشته شهادت می دهد.
4. برای اینکه او نمرده، شاهد زنده و حاضر است.
5. برای اینکه شهید برای اقامه شهادت حقّ، قیام کرده تا کشته شده است.
6. برای اینکه شهید، ناظر و شاهد بر نعمتها و کرامتهای الهی است…(1)
در حقیقت پر محتوی ترین عنوان در راستای تکامل انسان، از دیدگاه متون اسلامی، عنوان شهید است. شهید با قطرات خون سرخ و زیبایش، راه اصلی انسانها و خط اصیل سعادت بشر را علامت گذاری می کند تا رهروان، در وسط راه گم نشوند، بلکه از پی او با نشانه به پیش بروند و به سعادت ابدی دست بیابند.
شهید آن طائر بلند پرواز قدسی است که فضا و عرصه گیتی را برای پرواز خود ناچیز و کوچک می بیند و از این رو پر می گشاید و به سوی باغات بهشتی و منازل عالیه جهان ابدی پرواز می کند.
شهادت، پایان بخشیدن به حیات طبیعی و مادی و کثیف برای دفاع از ارزشهای والای انسانی و شکافتن قفس کالبد مادی و حرکت به مقام بلند شهود الهی است و دست شستن از بودن در حال هشیاری و آزادی و دست یافتن به شدن است، و خلاصه شهادت نوعی مرگ نیست، بلکه صنعتی است از حیات معقول و او کسی است که از فنا رسته و به ابدیت و بقاء پیوسته است.
دستاوردهای شهادت برای انسان
1. اطاعت بی چون و چرا از مقام ولایت تا پای جان.
2. خدا محوری در مقابل خود محوری.
3. ایثار، ترجیح دیگران برخود با انگیزه الهی.
4. ترجیح دادن آخرت به دنیا.
5. ارزشهای انسانی را بر منافع شخصی ترجیح دادن.
6. در مسیر کمال حرکت کردن.
7. صبر و استقامت.
8. سازش ناپذیری در مقابل دشمنان.
9. عزت نفس و زیر بار ظلمت نرفتن.
10. حضور در صحنه های دفاع از حق در مقابل باطل.
11. مجاهد زیستن، نگریستن و مردن.
12. نترسیدن از مرگ.
13. دورنگری در مقابل کوته نظری.
14. ترجیح دادن رضای خدا به رضای خلق.
15. آمیختن عقل با عشق.
شهادت شجاعانه و آگاهانه در منظر شهیدان
داشتن جسمی سالم و برخورداری از روحیه شجاعت، مقدماتی برای وصول به انتخاب آگاهانه شهادت می باشند. در این بخش دیدگاه شهیدان را در مورد شهادت مرور می نمائیم:(2)
1. شهید نوجوان عبداللّه مردانی:
پدر و مادر، برایم نگران نباشید، چرا که من راهم را آگاهانه (شهادت) انتخاب نمودم و آن جزء در راه خدا، فی سبیل اللّه راه دیگری نیست.(3)
2. شهید حسین علی کاویانی:
شهادت اگر در کام شیر هم که باشد، من آن را به چنگ خواهم آورد.
3. شهید جمشید رئیسی:
شهادت شربتی است که هر کس توان نوشیدن آن را ندارد، مگر اینکه از تمام قید و بندهای ظاهری، اعم از مال و جان و…خود گذشته باشد و بخواهد اینهمه را در راه حق علیه باطل فدا کند.
4. شهید حمید رضا بصیرزاده:
خدایا! خود شاهد باش که با فرمان تو به جبهه آمدیم و به فرمانت به خون غلطیدیم و شهید شدیم، شهادت، هدف نیست. پیروزی هم هدف نیست. بلکه ترویج دین، هدف است.
5. شهید اکبر فارسیان:
ای خدای بزرگ! ما را به راه راست، هدایت کن! تا جانمان را در راهت هدیه کنیم. شهادت را نصیبمان کن تا شهید شویم.و شهادت را نصیبمان کن تا شاهد باشیم.
6. شهید حسین ریخته گران:
من این راه مقدّس را آگاهانه و عاشقانه انتخاب کردم و حالا در جبهه حضور دارم، همان محلی که «خون» با «عقیده» پیوند می خورد و در همانجا است که شهادت میسّر می شود و شهادت پلی است که ما را به هدف نهائی می رساند.
7. شهید اسماعیل یوسفی:
ای پدر و ای مادر عزیز! ای خواهر و تو ای برادر! من بعد از هیجده سال زندگی بیهوده، خود را بازیافتم و راه حسین(علیه اسلام) را انتخاب کردم، زیرا شهید شدن به نظر من سرآغاز زندگی دوباره می باشد.
8. شهید امیر مغفوری:
خداوندا! اگر مرا به این سرزمین شهادت نمی خواندی،
و اگر امید مرا از آمدن به این وادی عاشقان، قطع می نمودی،
و اگر این سعادت بزرگ را نصیبم نمی ساختی،
دیگر چگونه می توانستم در محافل عزاداری حسین(علیه السلام) برای او بگریم.
صفحات: 1· 2