بی دستی که دست بر بازویش کشید...
قبلاازعملیات یک گلوله خورده بودتوی بازوش وبه بیمارستانی دریزد منتقل شد. اوفقط می خواست تاعملیات شروع نشده به منطقه برود؛امادکترها اجازه نمی دادند. متوسل شده بودبه اهل بیت(علیه السلام).مثل باران اشک می ریخت. خواست که فرج وگشایشی درکارش بدهند. درحال گریه… بیشتر »