دوست دارم مثل تو باشم
در روزهای اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهیم گفتم؛ برادر هادی، حقوق شما آماده است و هر وقت صلاح بدانی بیا و بگیر. خیلی آهسته گفت: شما کی میری تهران!؟ گفتم: آخره هفته گفت: سه تا آدرس رو می نویسم، تهران رفتی حقوقم رو در این خونه ها بده! من هم این کار را… بیشتر »