پوتین ها مال بیت الماله
خاطره ای از
#شهید_علی_سیفی
یه روز بعد از ظهر ڪه شبش
قرار بود برای آخرین بار به جبهه اعزام بشه اومد برای سر زدن و خداحافظی.
همین ڪه من رو دید چشمش خورد به پوتین هام.(پوتین های ڪهنه و پاره ای داشتم)
بعد از سلام و احوال پرسی بهم گفت : پوتین هاتو با پوتینای من عوض می ڪنی !؟
نگاه ڪردم و دیدم پوتینهای علی نو و تمیزه … مثل اینڪه یڪ ساعت قبل از حرف زدن با من بهش پوتین نو تحویل داده بودند.
چون شوخ طبع بود گفتم شاید داره شوخی می ڪنه. اما نه ڪاملا جدی بود.
گفتم: علی برای چی میخوای این پوتین های منو بگیری؟ خودت ڪه پوتین نو داری؟
چیزی نگفت فقط اصرار داشت ڪه این ڪار رو انجام بدم.
بعد از اصرار فراوون گفت : عملیات نزدیڪه من برم یا شهید می شم یا … میخوام اگه خدا خواست و شهید شدم با پوتین های ڪهنه شهید بشم و این پوتینای نو رو لااقل یه نفر دیگه استفاده ڪنه. اینا برای بیت الماله. نباید به بیت المال ضرر زد.
راوی: دوست شهید