پای درس شهدا
مادرم مهریه را سنگین گرفت.
میخواست یک چیز از این ازدواج که از نگاه آنها غیر معمول بود،
شبیه بقیه شود.
هیچ کدام موافق نبودیم،
ولی اسماعیل به خاطر مادر سکوت کرد و گفت: «برای من چه فرقی دارد؟
من چه زیاد، چه کماش را ندارم. راستی! نکند یک وقت مهرت را بخواهی، شرمندهام کنی؟!»
همان وقت، قبل از اینکه وارد سند ازدواج کنند، مهریهام را بخشیدم.
شهید اسماعیل دقایقی
کتاب: آن سوی دیوار دل، ص25
امام صادق علیه السلام:
هر زنی که مهریه اش را به شوهرش ببخشد، برای هر درهمی، ثواب آزاد کردن بنده ای برایش منظور می گردد.
ارشاد القلوب، ج1، ص174
الّلهُمصَلِ علیمُحمّد و آلمُحمّد وعَجّلفرجهم