مردی که ۱۵سال زندان و شکنجه را تحمل کرد +
ملاصالح، یک شخصیت هالیوودی نیست، از آن قهرمان هایی که فیلم شان را دیده ایم که بارها زندانی و شکنجه می شوند و دوباره آزادی و دوباره زندان. ملاصالح مردی است از جنس آدم های معمولی که با گوشت و پوست و استخوان شکنجه هایی واقعی را تحمل کرد، شکنجه هایی که حتی به ذهن فیلم سازها هم نمی رسد.
کسی که به جرم مبارزه با رژیم شاه هفت سال در زندان های مختلف ایران از آبادان گرفته تا اهواز و همدان و تهران زندانی بود، مردی که چند سال بعد به خاطر دفاع از کشورش در مقابل حزب بعث به اسارت عراقی ها درآمد و دوباره همان شکنجه ها و دردهای آشنا به سراغش آمد و این بار نزدیک به پنج سال از بهترین سال های عمرش را در اسارت گذراند، غافل از اینکه پس از آزادی و در کشور خودش هم به اتهام جاسوسی و شکنجه ی اسرای ایرانی زندانی خواهد شد و نزدیک به چهار سال هم به خاطر این اتهام در زندان خواهد بود.
کتاب ملاصالح بیشتر از اینکه زندگی یک عرب ایرانی باشد، حکایت رنج های عرب های مرز نشین ایران است، مردمی که در رژیم پهلوی در حالی که نفت این طلای سیاه زیرپایشان بود در بدترین شرایط و با ساده ترین امکانات زندگی می کردند، آن هم در گرمای کشنده ی جنوب ایران.
عرب های حاشیه نشین با شروع جنگ دو دسته شدند عده ای بخاطر تعصب عربی به کمک صدام رفتند تا خوزستان را به آشوب بکشند و عده ای مثل ملاصالح قاری تمام وجودشان را برای حفظ نظام و انقلاب گذاشتند و خدا می داند در میانه ی نبرد، این عرب های مرز نشین بودند که بیشتر از همه طعم آوارگی، ترس، اسارت و مرگ عزیزان شان را چشیدند.
تا پیش از خواندن کتاب ملاصالح برای خیلی از مخاطبان اسارت تنها یک کلمه ست و نه بیشتر. اما با خواندن این کتاب همه چیز فرق خواهد کرد. پرداختن به جزییات دقیق و بکر در این کتاب باعث شده مخاطب با اسرایی همراه شود که گرمای کشنده ی اتاق های تنگ و تاریک تا مرز جنون رفته اند، شپش های پتو ها شب ها آزارشان می دهد و زخم های عفونت کرده شان هر روز بدتر می شود و امید آخرین چیزیست که به آن می اندیشند.
ملاصالح مترجم آن ۲۳ نوجوان ایرانی در بند عراق است، ناجی بسیاری از اسرای هم وطن است، رزمنده ی از جان گذشته ی ایرانی ست، مبارز انقلابی ست که نیمی از زندان های نیمی از ایران را تجربه کرده، مردی که در سه حکومت و در دو کشور متفاوت زندانی شد آن هم با خطرناک ترین جرم ها و شدید ترین شکنجه ها، اما پیش از اینها او ملاصالح است مردی که با همه ترس ها و خستگی هایش مومن و استوار است به راه سختی که طی کرده. اوست که نزدیک به پانزده سال زندان و شکنجه را تحمل کرده و در تمام این سالها توکل به خدا و ذکر اهل بیت از زبانش نیافتاده تا ثابت کند با توکل و توسل می توان از همه ی رنج ها گذشت.