چرا رزمندگان فاطمیون راهی سوریه شدند؟/ماجرای چند هزار شهید بی مزار افغانستان
غلامعلی فصیحی عضو لشکر فاطمیون و همرزم شهید رئوف میگوید: مگر میشود که جگر محب آقا امیرالمومنین(ع) را در سوریه به دندان بکشند بچههای فاطمیون دست روی دست بگذارند و بنشینند و تماشا بکنند؟
غلامعلی فصیحی عضو لشکر فاطمیون و همرزم شهید رئوف با اشاره به آغاز آشناییاش با این شهید در گفتگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، میگوید: آشنایی من با شهید والامقام محمد اکرم ابراهیمی رئوف در افغانستان شکل گرفت و مربوط میشد به زمانیکه او یکی از مسئولین در سپاه محمد(ص) بود. مثل شهید ابوحامد مثل شهید سید حکیم و خیلی از شهدای فاطمیون که هسته اول فاطمیون را تشکیل دادند. کسانی که در سپاه محمد(ص) بودند و مجاهدین افغانستانی در تیپ ابوذر که در هشت سال دفاع مقدس دوشادوش برادران ایرانی خود در جنگ تحمیلی شرکت کرده و شهید و جانباز دادند.
تیپ ابوذر و سپاه محمد(ص) هسته اولیه فاطمیون را شکل داد
او ادامه میدهد: این تیپ ابوذر و سپاه محمد(ص) هسته اولیه بچههای فاطمیون را شکل داد. این اتفاق در یک جلسه دعای ندبهای که با حضور بچهها شکل گرفت، رقم خورد. یادم هست شهید رضا خاوری(حجت) و شهید رئوف آمدند در خانه ما و گفتند: «ما میخواهیم یکسری جلسات دعای ندبه تشکیل بدهیم. شما به عنوان مداح میآیید تا جلسه را اداره کنید؟» این جلسه دعای ندبه تشکیل شد و این بچهها دور هم جمع شدند. الان 90 درصد این بچهها به شهادت رسیدند و ما جامانده غافله شهدا هستیم. شش یا هفت ماه قبل از تشکیل فاطمیون این جلسه دعای ندبه تشکیل شد تا اینکه قضیه سوریه پیش آمد وقتی قضیه سوریه پیش آمد از دل همین دعای ندبه ابوحامد با یارانش عازم سوریه شدند و آن 22 نفر الان جمعیت عظیمی را شکل دادهاند.
رئوف با نیروهایش رئوف بود/جان خیلی از بچهها را با مدیریت و درایتش نجات داد
فصیحی با اشاره به خصوصیات اخلاقی و شخصیتی این شهید میگوید: رئوف خیلی آدم مطمئن، استوار و در جبهه و جنگ آدم محکمی بود. همانطور که اسم جهادیاش رئوف است، در مواقع خاص هم واقعا رئوف بود. یعنی با نیروهایش با مهربانی و عطوفت برخورد میکرد. چند مرحله در عملیاتهای مختلف جان بچههای فاطمیون را با مدیریت و درایت خودش نجات داد. هوش نظامی خوبی داشت. واقعا در عملیاتهایی که شرکت میکرد، همیشه موفقیت آمیز عمل میکرد.
او از فعالیتهای شهید ابراهیمی در فاطمیون گفته و ادامه میدهد: یکی دو سال اولی که فاطمیون تشکیل شده بود، رئوف به منطقه نیامد و در عقبه کار حضور داشت. در واقع کارهایی همچون سرکشی به خانواده شهدا و رسیدگی به مشکلات آنها را انجام میداد. ولی بعد از آنکه به منطقه آمد، خیلی زود در یگانهای زرهی و ادوات کار کرد. این اواخر هم جانشین تیپ امام رضا(ع) در منطقه تدمر بود و در منطقه بوکمال هم به شهادت رسد.
همرزم رئوف به آخرین دیدارش با شهید اشاره کرده و میگوید: دو شهید فاطمیون در کرمان داشتیم که من به خاطر آنها به کرمان رفته بودم، وقتی به مشهد بازگشتم، مراسم یادواره شهدا برپا بود که رئوف به عنوان راوی در آن مراسم صحبت میکرد. همین که بعد از آن رفت منطقه به شهادت رسید. آخرین بار در آن یادواره شهدا او را دیدم که به عنوان راوی از خاطرات شهدای فاطمیون میگفت. و حالا دوستان دیگر باید از خود ایشان به عنوان یک شهید روایت کنند.
ماجرای شهدای بیمزار خمینیسم افغانستان
او از ارادت ویژه شیعیان افغانستان نسبت به اهل بیت(ع) چنین میگوید: شیعیان مظلوم افغانستان ارادت خاصی نسبت به اهل بیت(ع) دارند. در طول تاریخ اگر نگاه کنید، میبینید که شیعیان افغانستانی در مناطق صعب العبور و کوهستانی زندگی میکنند که واقعا زندگی کردن در آن شرایط خیلی سخت است. اینها از بیم و هراس اینکه دشمنان اهل بیت(ع) به خانوادههایشان آسیب بزنند، در جاهای صعب العبور میرفتند و آن ارادت و عشقی که به اهل بیت(ع) داشتند را حفظ میکردند.
فصیحی ادامه میدهد: لذا این ارادت از ابتدا میان شیعیان افغانستان بود و وقتی جمهوری اسلامی ایران به پیروزی رسید، ارادت بیشتر شد. ما شهدایی داریم به نام شهدای بی مزار که مقابل اسمشان نوشته شده «خمینیسم». یعنی اینها عاشقان خمینی بودند. همینطور که الان هم شعار میدهیم: «نحن ابناء الخمینی» یعنی ما فرزندان خمینی هستیم. آقا فرمودند انقلاب ما انفجار نور بود این نور در تمام جهان تلألو پیدا کرد. به ویژه در کشور مظلوم افغانستان.
هدف فاطمیون حفظ و نگهداری انقلاب اسلامی است
او همچنین از شهدای افغانستانی در مبارزات مختلف چنین میگوید: شیعیان افغانستان خیلی جانفشانی کردند و چند هزار شهید بیمزار در راه نگهداری از انقلاب اسلامی تقدیم کردند و الان هم بچههای فاطمیون که راهی سوریه شدند هدفشان حفظ و نگهداری از انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی تنها متعلق به ایران نیست، بلکه متعلق به تمام جهان اسلام است.نگاه بچههای فاطمیون، نگاه ابوحامد فرمانده فاطمیون است که میگفت: «در اسلام مرزهای جغرافیایی معنایی ندارد و ما هر جا شیعه مسلمان و مظلومی مورد ظلم قرار بگیرد آنجا از مظلوم دفاع خواهیم کرد.»
مگر میشود شیعیان را سر ببرند و بچههای فاطمیون دست روی دست بگذارند؟
این رزمنده فاطمیون در انتها با اشاره به غیرتمندی دلاوری فاطمیون میگوید: همانطور که حضرت علی فرمودند: «اگر در سرزمین اسلامی یک خلخال از پای یک زن یهودی باز کنند، چنانچه یک جوان مسلمان غیرتش به جوش آید و جان خودش را از دست بدهد نباید ملامتش کنیم.» مگر میشود که جگر محب آقا امیرالمومنین(ع) را در سوریه به دندان بکشند، قبر حجربن عدی را نبش کنند و شیعیان امیرالمومنین(ع) را سر ببرند و بعد بچههای فاطمیون دست روی دست بگذارند و بنشینند و تماشا بکنند؟ این بود که جزو اولین نفراتی که رفتند و وارد سوریه شده و مدافع حرمان حرم را تشکیل دادند، همین شیعیان مظلوم افغانستان بودند.