من برای این چیزهابه جبهه نمی روم.
- عبدالحسین جبهه بود و سیدکاظم آمده بود مرخصی. فردا صبح سید کاظم رفت مقر سپاه مشهد. فرمانده رده بالاتر او را صدا میزند و میگوید: این ماشین لباسشویی را ببر خانه عبدالحسین. سید کاظم هم که میداند اگر حاجی بود اجازه چنین کاری را نمیداد از فرصت استفاده… بیشتر »