حق همیشه درسته
داخل پمپ بنزین بودیم که برادر آقا مهدی با یک مرد غریبه بحثش شد. دعوایش سر نوبت بود. مهدی متوجه شد که حق با آن آقاست. رفت و شلنگ را از برادرش گرفن داد به او. یعنی واقعا به این فکر نمی کرد که این برادر، دوست یا آشناست. نگاه می کرد ببیند حق با چه کسی است.… بیشتر »