من از مرگ نمی ترسم....
رژیم بعثی عراق باهمکاری ضدانقلاب، زندان( دوله تو) رابمباران کرد. داشتیم جنازه هاراجمع میکردیم. کنارزندان یک رودخانه بود. پیکرشهداراکناررودخانه آوردیم. سربازی درمیان زخمی هابودکه داشت شهیدمی شد. ازکمربه پایین رانداشت. ناگهان دیدم سروان امید_خواهرزاده ی… بیشتر »